انواع ازدواج

راستش ما دیدیم مجلس خیلی وقت است دارد با دو واژه «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می‌زند تا بگوید من به فکر حمایت از خانواده هستم. کسی هم نمی گوید این چه جور حمایتی است که فقط دو جور ازدواج خشک و خالی را در برمی گیرد، تازه همان دو تا را هم مدت‌هاست زورش نمی‌رسد تصویب کند
 
انواع ازدواج های پیشنهادی
 
 ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است
 
ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد
 
ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند
 
 ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد
 
 ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید
 
 ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد
 
 ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست
 
 ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد
 
 ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد
 
ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد
 
 ازدواج مکرر: مرد آن قدر زن بگیرد تا جانش در برود
 

دوست دارم داستان بلند بنویسم!

مصاحبه با عزت کاملی نویسنده داستان «آرام بگو آره»

استاد

چندی نگذشت که نتیجه مرگ را خودکشی اعلام کردند. معده اش پر بود از صفحات کتابهای خوانده نشده، پزشک قانونی گفت:حداقل 28سال چیزی نخوانده .چرا؟هیچ کس نمیدانست شاید فقر یا اعتیاد به تنهایی ،تنهایی عریان بی حضورجنبنده ای ،حتی انسان . اما همه اورا می شناختند. می گفتند:استاد خوبی بود.

دیکتاتور یا هنرمند

چه ارتباطی بین هنرمند یا دیکتاتور وجود دارد؟ 

وجه اشتراک آنها چیست؟ 

 در اینجا بیشتر بخوانید

علم بهتر است یا ثروت!

این جمله را از ابتدای تحصیل در مدرسه شنیده ایم ،موضوع انشایی که دیگر قدیمی شده و سهل ترین موضوع انشاءبرای دانش آموزان محسوب می شود. 

اما چیزی که بخاطر دارم آن موقع هرکسی برای خودش دلایلی داشت که از نگاه کودکانه اش آنرا مطرح کرده وآن را درست می دانست،و ما در آخر کلاس انشاءنمی دانستیم که کدامیک ازآنها بهتر است.البته معلم ها سعی داشتند بگویند علم بهتر است یعنی هرکس علم داشته باشد ثروت نیز خواهد داشت.بنابراین بهتر آن است که بدنبال علم باشیم و کلی شعر در وصف علم و دانش از گذشته مثال می زدند که من هیچ کدام را بخاطر ندارم! 

ثروت را شاید بتوان در مدت زمان کوتاهی بدست آورد اما شما قادر نخواهید بود علم را در مدت کوتاهی کسب کنید.(منظورم از علم مدرک دانشگاهی نیست،بلکه اندوخته ای است که هرفرد باید از آنچه آموخته همراه داشته باشد.واین اندوخته باید مرتب به روز رسانی شود تا بتواند همراه علم روز به پیش رود.) 

اماآنچه باعث شد این موضوع بار دیگر در ذهنم تداعی شود.اعلام افزایش نزدیک به ده رشته کارشناسی ارشد و دکترا دانشگاه آزاد بندرعباس است. 

این خبر برای دوستداران علم و دانش بسیار هیجان انگیز و خوشحال کننده است.از مزایای این رشته ها در این شهر همین بس که معضل مکان تحصیل را حل می کند.و قطعابه افزایش سطح علمی در رشته های مختلف خواهد پرداخت!    

امااین مشتاقان هنگامی که برای ثبت نام مراجعه می کنند با هزینه های گزاف و سنگین شهریه مواجه خواهند شد. 

کسی که قصد ادامه تحصیل دارد مطمئنا اول باید در زندگی اش از حداقل معیشت برخوردار باشدو برای تحصیل در دانشگاه آزاد باید از سطح زندگی متوسطی برخوردار باشد،تا قادر به پرداخت هزینه های میلیونی شهریه ها باشد.کسانی که از تمکن مالی خوبی برخوردارهستند که نیازی به تحصیل احساس نمی کنند(البته همیشه استثناهایی وجود دارد)معمولا اقشار تحصیل کرده یا جوانان جویای کار هستند یا شاغلانی که قصدشان ارتقاءشغلی است،و در این بین چند نفری هم فقط به قصد تحصیل آمده اند. 

شما با یک حساب سرانگشتی می توانید هزینه زندگی یک نفر با حقوق متوسط پانصد هزار تومان را درنظر بگیرید،که برای ادامه تحصیلات تکمیلی ظرف مدت دو الی سه سال باید مبلغی برابر با دوازده میلیون برای کارشناسی ارشد و بیشتر از این را برای دکترا هزینه کند.مبلغی که اگر فرد در طول این مدت پس انداز کند با یک وام بانکی میتواند صاحب خانه ای بشود. 

بنابراین این شخص یا باید یک پشتیبان پولدار(پدر ،همسر و...) یا اینکه سرمایه نهفته ای داشته باشد.در غیر اینصورت قادر به ادامه تحصیل نخواهد بود بعبارتی اگر پول نباشد،تحصیلی هم نیست. 

و حالا نزدیک به نیم قرن و اندی از این موضوع انشاءساده می گذرد و هنوز نمی دانیم علم بهتر است یا ثروت؟ و آیامی توان هردو را باهم داشت؟و اصولا امروزه این دو مقوله از هم قابل تفکیک هستندیا خیر ؟!